Thursday, April 21, 2011

دستکش

از ایران دو جفت دستکش ظرفشویی آورده بودم. هر دو نارنجی. اینجا دستکشها یا صورتیه یا سیاه که من هیج کدومشو دوست ندارم. دستکش اول با نوک یک چاقو پاره شد و دیگه قابل استفاده نبود. الان دارم از دستکش دوم استفاده می کنم. چند روز پیش دیدم که موقع ظرف شستن انگشت کوچیک دست چپم خیس شده. شروع کردم به گشتن روی نوک انگشتهای دستکش که سوراخ رو پیدا کنم. ولی هیچ سوراخی پیدا نکردم. چند بار بعد که ظرف می شستم دیگه دستم خیس نشد. تا اینکه یه بار دیگه این اتفاق افتاد. این بار با دقت بیشتری شروع به گشتن کردم و بالاخره فهمیدم آب از کجا به داخل دستکش نفوذ می کنه. جایی بالاتر از مچ درست روی تای دستکش یه برش کوچیک پیدا کردم. حتی فکر بیرون انداختن دستکش رو هم نکردم. سعی کردم موقع ظرف شستن دستم رو جوری زیر آب بگیرم که آب نتونه توی دستکش بره. 

بعضی از ما آدمها راهی پیدا می کنیم که از امکانات موجود یه جوری استفاده کنیم. فکر می کنیم که داشتن دستکش با رنگ دلخواه این قدر خوب هست که یه جوری این سوراخ کوچیکو ندیده بگیریم. یه جوری باهاش سر می کنیم و از رنگش لذت می بریم. وقتی هم که دیگه قابل استفاده نبود بیرون می اندازیمش و یه فکر جدید می کنیم. 



No comments:

Post a Comment